به گزارش قدس آنلاین، «پاتریک رایدر» سخنگوی وزارت دفاع آمریکا گفت چهارم فوریه، ویفنگ، وزیر دفاع چین تماس تلفنی لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا را پاسخ نداده است. آمریکا پیام چین را بهخوبی دریافت کرده است. پس از انهدام بالن چینی توسط ایالات متحده، این کشور جلساتی با دیپلماتهای خارجی از ۴۰ کشور در واشنگتن و پکن برگزار کرده است.
برخی تحلیلگران از احتمال تشدید بحران میان واشنگتن و پکن بهدلیل به چالش کشیده شدن قدرت آمریکا توسط چین سخن گفتهاند. در همین راستا گفتوگوی قدس با فاطمه محروق، عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل درباره افقهای پیش روی روابط چین و آمریکا را در ادامه میخوانید.
درزمینه تحولات روابط چین و ایالات متحده، با توجه به اینکه بالن چینی توسط آمریکا سرنگون شده و وزیر دفاع چین هم به همتای آمریکایی خود پاسخ نداده، چقدر احتمال افزایش تنش وجود دارد؟
چند سالی است شاهد تشدید تنشها بین دو کشور چین و آمریکا در ابعاد مختلف هستیم که در مجموع در قالب جنگ هیبریدی و ترکیبی از آن یاد میشود. شناسایی و ساقط کردن بالن نیز در ادامه تنشهای رو به افزایش دو کشور محسوب میشود. اگرچه در دوره ترامپ، تنشها بیشتر در قالب جنگ تجاری بود، اما با افزایش آسیبپذیری آمریکا از این جنگ تجاری به دلیل وابستگی متقابل بین دو کشور، در دولت بایدن مانور بر توانمندیهای نظامی آمریکا در مهار چین است، زیرا مزیت نسبی آمریکا بیشتر در عرصه نظامی است.
اما اینکه آیا این بالن شناسایی شده تأثیری در تشدید منازعه دارد یا خیر باید اذعان کرد چون این بالن تا حدی به دلیل سنسورها و ماهیت رادارگریزی آن ماهیت نظامی-امنیتی دارد و نشاندهنده رقابتهای تکنولوژیک چین و آمریکا در ابعاد جنگ اطلاعاتی است، پس در این ابعاد اثرگذاری خواهد داشت، ولی نباید درباره نقش آن در تشدید تنش بین دو کشور اغراق کرد و در ادامه روند رو به افزایش منازعه کنونی دو کشور تلقی میشود.
از آنجا که ارتفاع این بالنها بین ۲۴ تا ۳۷ کیلومتر است و دارای فناوری رادارگریز هستند و قابلیت پرواز بر فراز پایگاههای نظامی ایالات متحده آمریکا را داشتند، میتوان گفت در ابعاد رقابتهای تکنولوژیک نشاندهنده پیشرفت چین در جنگ اطلاعاتی هستند و این، زنگ خطر را برای آمریکا بیش از پیش به صدا درآورده است. در خصوص اینکه این رخداد تا چه اندازه بر تنشها در تایوان اثر خواهد گذاشت باید گفت در بحران چهارم تایوان شاهد تشدید بیسابقه؛ اما مدیریت شده تنشها بین واشنگتن و پکن بودهایم. بهخصوص قوانین بسیار زیادی در کنگره آمریکا علیه چین و به نفع تایوان و با هدف تقویت قدرت بازدارندگی آمریکا در شرق آسیا در برابر چین تصویب شده است.
درنتیجه این رخداد تأثیر مازادی بر تشدید تنشها در تایوان ندارد، چراکه این نقطه داغ ژئوپلتیکی در بحران اخیر فعال شده و در جریان است. با این حال، شاید تأثیرگذاری این تنش بالنی در امتداد رویکرد همیشگی به چالش کشیدن حضور آمریکا در حریمهای هوایی و آبهای منطقهای اطراف چین قابل بحث باشد.
آیا نفس حضور بالنهای چینی در آسمان آمریکا عجیب نبود؟ چون تاکنون همیشه شاهد خویشتنداری چینیها بودهایم.
سیاست خارجی چین در دوره شیجیپینگ کاملاً با دورههای پیشین متفاوت است که به دلیل افزایش قدرت چین است و این اعتماد به نفس را به چین داده تا جسارت بیشتری در مقابله با ایالات متحده نشان دهد. پکن معماری امنیتی آمریکا در شرق آسیا را به چالش کشیده؛ اما تنش بالنی خیلی روی اصل قضیه روابط چین و آمریکا مؤثر نخواهد بود و در نهایت، روند کلی در روابط این دو کشور تغییر نخواهد کرد.
آیا این مسائل در انتخابات آمریکا اثر خواهد گذاشت و یا اثر خواهد پذیرفت؟
نتایج انتخابات تغییر زیادی در رویکرد واشنگتن در قبال چین نخواهد گذاشت. به دلیل اجماع دوحزبی- اجماعی در هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات- در مهار چین، یکی از دستورکارهای پررنگ آمریکا صرفنظر از اینکه چه حزبی روی کار بیاید، مهار چین خواهد بود. آنچه قابل پیشبینی خواهد بود اثرگذاری این تنش بالنی در کارزار انتخاباتی میان دو حزب در محکوم کردن دیگری به کمکاری در زمینه مهار چین خواهد بود.
مسلماً جمهوریخواهان رویکردهای یکجانبهگرایانه بیشتری را در برابر چین دنبال خواهند کرد، همانطور که در دوره ترامپ در زمینه اقتصادی شاهد بودیم، البته برنامهای که در دوره ترامپ آغاز شد همچنان توسط دولت بایدن ادامه پیدا میکند؛ اما رویکرد کلی ایالات متحده این است که تلاش میکند زنجیره تأمین و عرضه کالاها و خدمات چینمحور را در دنیا ناامن کند و در این راستا تمرکز خود را بر شرق گذاشته، بهویژه تحت تأثیر بحران تایوان. آمریکا، تایپه و کشورهای شرق آسیا را تشویق میکند شرکتهای مورد نظر خود را از چین بیرون بکشند و عمدتاً به سمت تایوان، سنگاپور و ویتنام در حال انتقال است.
اما رشد چین بهگونهای است که واکنشهای شرق آسیا را حتی در بلندمدت تا حدودی خنثی میکند چون چین هم بازیگر هوشمندی است. جنگ تجاری چین و ترامپ، هرچند تبعات منفی برای چین به همراه داشت؛ اما در نهایت چین هوشمندانه بهطور متقابل تعرفهها را بهطور خاص در ایالتهایی که کانون انتخاباتی ترامپ بود اعمال کرد و توانست بر آرای کشاورزان آمریکایی علیه ترامپ تأثیر منفی بگذارد.
بنابراین ممکن است در تاکتیکها و شیوههای مقابله تفاوتهایی دیده شود، ولی در اصل رویکرد آنها دربرابر چین تغییر چندانی شاهد نخواهیم بود زیرا هر دو حزب بر ضرورت مهار چین تأکید دارند.
خبرنگار: زینب اصغریان
نظر شما